"سال۱۳۳۸ ی شرطه عرب توهمین فرودگاه جده میزنه توگوش ی نفر
پیرمرد زایر ترک ارومیه ای.....
میادپیش شاه شکایت،،شاه بی درنگ سفیرعربستان رومیخواد، که سفیرشون
ایران نبوده!!
میگه سرکنسولشون بیاد،طرف میادکاخ مرمر؛توسالن انتظار،
شاپور علیرضا برادرشاه وپسررضاشاه که خیلی هم قلدربوده داشته تنیس
بازی میکرده....
شاه صداش میکنه ،میگه بروبزن توگوش سرکنسول عربستان...
شاهپورمیگه ولی اعلیحضرت!!!
میگه حرف نباشه و...ثانیه ای بعد...سرکنسول عربستان با صدای
غرغروناراحتی کاخ مرمرروترک میکنه وبعداز۵روزمراتب عذرخواهی کتبی عربستان به ایران
میرسه...
به اون میگفتن، قلدری، عزت، اقتدار.