شیوه نقد مشاوران رئیس جمهور، تف سر بالا!
مشاور ارشد رئیسجمهور درباره توافق لوزان و مخالفت منتقدان با آن به
ندای ایرانیان سخنانی گفته که در نوع خود جالب است و نشان میدهد که ظاهراً براساس
یک تقسیم کار قرار است به منتقدان حمله شود حتی بدون آنکه بدانند آنها چه میگویند!
درحالی که مهمترین اعتراض منتقدان به توافق لوزان، عدم لغو کامل و
یکجای تحریمها بود و همگان خواستار لغو یکباره تحریمها در برابر امتیازات عجیب
داده شده بودند، اکبر ترکان، مشاور ارشد رئیسجمهور و رئیس مناطق آزاد در سخنانی،
نگرانی منتقدان را به خاطر کوتاه شدن دستشان از سوءاستفاده دانست! وی گفت:
«برداشتن تحریم یعنی کوتاه شدن دست قاچاق و اختلاس از اقتصاد و بازار ایران، اینها
ناراحتاند که نمیتوانند سوءاستفاده کنند و بخورند. راه خوردن و سوءاستفادهشان
بسته شده است. صدایشان از جای دیگری بلند میشود!»
وی این سخنان را درحالی میگوید که اصلاحطلبان همسو با وی به برداشته
شدن مرحلهای تحریمها رضایت کامل دارند و به عنوان نمونه، مرعشی از اعضاء موسس
حزب کارگزاران پیش از این برداشته شدن مرحلهای تحریمها را بلااشکال دانسته بود!
بنابراین باید پرسید چه کسی اصرار به لغو یکباره تحریمها دارد؟! شما یا منتقدان؟!
و چه کسی با وادادگی از عدم لغو یکباره تحریمها استقبال میکند؟ شما یا منتقدان؟! اگر به قول شما منتقدان از عدم توافق هسته
ای و برداشته نشدن تحریم ها سود میبرند پس چرا خواستار لغو تحریم ها به صورت یک جا
هستند ولی شما با لغو تحریم ها به صورت مرحله ای آن هم به مدت خیلی طولانی (که
مطمئن باشید تا وقتی هستید میتوانید از برنداشته شدن تحریم ها سود ببرید) موافق
هستید؟!
ترکان در بخش دیگری از سخنانش میکوشد مسئله ملی و تاریخی
کشورمان در بحث هستهای را به یک منازعه پوچ جناحی- آنگونه که خود همه چیز را میبیند-
تقلیل دهد و میگوید: بیشتر اظهارنظرها از سوی فعالین سیاسی جناحی، شخصی و برای به
دست آوردن امتیاز است!
و ایشان مردم و خواسته هایشان را در هیچ کجای
این جریان نمیبیند چون با توجه به اظهارات گذشته مردم کم سوادند و نمی فهمند!
درحالی که مسئولان مذاکرات بارها بر چرکنویس بودن و غیر الزامآور
بودن بیانیه لوزان تاکید کرده بودند، او نمیتواند «ذوقزدگی» خود را از توافق
لوزان پنهان کند و همزمان با تحریم 32 شرکت و یک بانک دیگر ایرانی از سوی اتحادیه
اروپا در سخنان عجیبی میگوید: «پس از توافق هستهای، استقبال از سرمایهگذاری
خارجی برای حضور در مناطق آزاد افزایش مییابد. هماکنون رفت و آمد هیئتها آغاز
شده است»! و حتی آنقدر خودش این حرف را باور میکند که به دنبال مناطقی با زیرساخت
آمادهتر هم میگردد! لازم به ذکر است توافق لوزان در شامگاه پنجشنبه 13 فروردین
اعلام شد و براساس تقویم کشورهای غربی، روزهای شنبه و یکشنبه تعطیل است. ایران هم
پنجشنبه و جمعه تعطیل بوده است.
یعنی در طی روزهای دوشنبه، سهشنبه و چهارشنبه، «هیئتهای سرمایهگذار
خارجی» به ایران روانه شده است!!
ترکان که از آمدن هیئتها در 3 روز به ایران سخن میگوید! چندی قبل
بالاترین تخصص ایرانیان را پختن قرمهسبزی و آبگوشت بزباش دانسته بود و معلوم نیست
با این نگاه وی در مصدر «مشاور ارشد» قرار است چه دانشی بر دانستههای رئیسجمهور
محترم بیفزاید!؟
ظاهراً قرار است در دولت یازدهم عناوینی چون «مشاور ارشد و دستیار
ویژه» یادآور حرفهای نسنجیده و ناپختهای باشد که جز هزینه ملی ثمر دیگری نداشته
باشد! به جز سخنان گاه و بیگاه اکبر ترکان- که با وجود سوابق پترو پارس امروز ژست
عدالتخواهی به خود گرفته است- نمونه بارز این قبیل اظهارنظرها سخنان عجیب یونسی
دستیار ویژه رئیسجمهور درباره «امپراتوری ایران به پایتختی بغداد» بود که
متأسفانه موجی علیه ایران اسلامی و مجاهدان جان برکف در عراق به راه انداخت.
سؤالی که باید از مسئولان ارشد دولتی پرسید این است که؛ سقف هزینه و
خسارتی که اظهارات نسنجیده و غیرمسئولانه یک مقام دولتی به کشور و عزت ملی وارد میکند،
چقدر است و چه زمانی و با چه میزان خسارتی دولت تصمیم میگیرد با این افراد برخورد
کند!؟ و دیگر اینکه این افراد از این قبیل سخنان چه سودی میبرند که هر از گاهی با
بیان آن، «همدلی و همزبانی» ملی را خدشهدار میکنند؟! همدلی شعار ملی ایرانیان
است، آیا این حضرات به فکر جای دیگر به جز ایرانند و با آنها همدل و همزبانند!؟ و
یا فقط میخواهند بین آحاد مردم دیوار کشی کنند!